تلفن، رایانه، یخچال و صدها ابزار و وسیله مختلف دیگر که ما امروز در اطراف خود میبینیم و از آنها استفاده میکنیم، تا صدسال قبل وجود خارجی نداشتهاست. همه این وسایل توسط افراد کوشا و خلاقی بهنام مخترع ساخته شده است.
مخترعان و مبتکران همیشه جزو افراد برجسته و ممتاز هر شهر و هرمحلهای هستند. برای آشنایی بیشتر با دنیای مبتکران، امروز به دیدن دو نفر از مبتکران و مخترعان جوان منطقه میرویم و با آنان گفتگوی دوستانهای داریم.
داوود کامپور با اشارهبه تاثیر فراوان کتاب حرفهوفن دوران راهنمایی در گرایش وی به خلاقیت و ابتکار میگوید: دوران راهنمایی کتابی به نام حرفهوفن داشتیم که ساخت برخی وسایل را آموزش میداد. دروس این کتاب تاثیر بسیاری بر من گذاشت و، چون تنها کتابی بود که با کار عملی همراه بود، علاقه بسیاری به آن داشتم. در یکی از روزها معلم حرفهوفن از ما خواست که یک آرمیچر برقی بسازیم.
یک هفته وقت داشتیم تا این آرمیچر را بسازیم. باتوجهبه دستوری که در کتاب نوشته بود، لوازم آن را خریداری کردم و بعداز یک روز تلاش سخت، سرانجام موفق شدم که آرمیچر را بسازم. روز بعد که به مدرسه رفتم، معلم همه آرمیچرها را نگاه کرد و کار یکی از دوستانم را که خیلی تمیز و شیک بود، بهعنوان کار برتر برگزید و اعلام کرد که آن را در ویترین سالن مدرسه قرار دهد.
البته من میدانستم که آن پسر آرمیچر ساختهشده را خریده است، اما چیزی نگفتم؛ البته از اینکه معلم، موضوع را تشخیص نداده بود، خیلی ناراحت بودم. زنگ که خورد، آرمیچر را برداشتم و با ناراحتی درحال رفتن به طرف خانه بودم که مدیر مدرسه من را دید و علت ناراحتیام را پرسید.
من هم جریان را گفتم. او هم آرمیچر را از من گرفت و با همدیگر به دیدن معلم حرفهوفن رفتیم. مدیر با ناراحتی درحالیکه آرمیچر من را نشان میداد، گفت: آقای معلم، این پسر یک شبانهروز زحمت کشیده تا این وسیله را ساخته است، اما آرمیچر دیگر کار دست یک استاد حرفهای است و معلوم میشود که کار یک دانشآموز نیست.
شما باید آقای کامپور را به عنوان نفر اول انتخاب کنید و وسیلهای را که ساخته است، در ویترین مدرسه قرار دهید.
این حرکت مدیر مدرسه و حمایتی که او انجام داد، باعث خوشحالی و پشتگرمی من شد و موجب شد راهم را با اطمینان بیشتری ادامه بدهم.
داوود کامپور بهدلیل علاقه شدیدی که به کارهای عملی و صنعتی دارد، وارد هنرستان صنعتی شهیدبهشتی میشود، در رشته برق صنعتی ادامه تحصیل میدهد و بهدلیل سوالات فراوان از دبیران خود، بهعنوان یک شاگرد خلاق و مبتکر موردتوجه استادان قرار میگیرد.
کامپور در توضیح این مطلب میگوید: هنرستان شهیدبهشتی یکی از هنرستانهای قدیمی صنعتی مشهد است که استادان زبده و کهنهکاری در آن تدریس میکنند. از زمانی که به این هنرستان وارد شدم، تلاش کردم حداکثر استفاده را از فرصت بهدستآمده ببرم.
به همین دلیل سر هر کلاسی که بودم، تا از چیزی سردرنمیآوردم کلاس را ترک نمیکردم. البته گاهی این کنجکاویها و سوالات باعث کلافگی برخی استادان و حتی مسخرهکردن دانشآموزان میشد، اما این برخوردها باعث ناامیدی من نشد و توانستم با نمرات عالی از هنرستان شهیدبهشتی فارغالتحصیل شوم و در همان سال اول به دوره کاردانی رشته برق صنعتی راه پیدا کنم. بعد از آن نیز در رشته کارشناسی برق صنعتی دانشگاه صنعتی خراسان ادامه تحصیل دادم.
داوود کامپور و محمدفاضل حسینی بعداز موفقیت در اولین پروژه صنعتی و مشترک خود برای آشنایی عملی با جهان صنعت تصمیم میگیرند در یک کارخانه موادغذایی مشغول به کار شوند و در همین زمان است که آنها موفق به اولین ابتکار و اختراع خود میشوند.
کامپور با اشارهبه این موضوع میگوید: زمانیکه من و محمدفاضل در این کارخانه مواد غذایی مشغول به کار شدیم، متوجه شدیم که برخی وسایل و دستگاهها بازده مطلوب و مناسبی ندارند؛ به همین دلیل من به دیدن رئیس کارخانه رفتم و به او گفتم میتوانم با اختراع یک دستگاه خودکار و نصب آن در مسیر تولید، بازده کارخانه را بیشتر کنم و هزینهها را کاهش دهم.
رئیس کارخانه به حرف من گوش نداد و ما بیرون آمدیم. چندروز از این ماجرا گذشت تا اینکه یک روز ناگهان یکی از دستگاهها از کار افتاد و همه کارخانه تعطیل شد. مکانیک کارخانه که آدمی حرفهای و کهنهکار بود، هر کار کرد نتوانست عیب را برطرف کند؛ به همین دلیل اعلام کردند کارخانه باید تعطیل شود.
رئیس کارخانه که درکنار دستگاه ایستاده بود، از ناراحتی بر سر همه فریاد زد و به اتاقش رفت. در آن لحظه احساس کردم که وقتش است خودمان را نشان دهیم. به اتاق رئیس رفتیم و از او خواستیم اجازه دهد ما دستگاه را تعمیر کنیم. رئیس موافقت کرد و ما بعداز بازکردن چند سیمپیچ در کمترین زمان دستگاه را تعمیرکردیم و کارخانه شروع به کار کرد. این اتفاق باعث خوشحالی رئیس کارخانه و توجه ویژهاش به ما شد.
حسینی در ادامه میگوید: بعداز تعمیر دستگاه و راهاندازی کارخانه، یک روز به دیدن رئیس کارخانه رفتیم و دوباره طرح ساخت دستگاه خودکار را مطرح کردیم. رئیس کارخانه با اجرای طرح ما موافقت کرد و گفت اگر بتوانیم چنین دستگاهی بسازیم، چهار عدد از آن را از ما میخرد.
ما بهخاطر گرفتن این سفارش خیلی خوشحال بودیم، اما از طرف دیگر بهدلیل نداشتن پول و جای مناسب به مشکل برخورد کردیم تا اینکه سرانجام تصمیم گرفتیم پارکینگ خانه را به کارگاه تبدیل کنیم.
هر روز که از کار برمیگشتیم درحالیکه خسته و کوفته بودیم، به پارکینگ میرفتیم و تا نیمههای شب کار میکردیم. سرانجام بعداز گذشت یکسال موفقبه ساخت این دستگاه خودکار شدیم و رئیس کارخانه باوجود قولی که داده بود، فقط دو عدد از دستگاههای ما را خرید.
باوجودیکه دستگاه ما تمامخودکار بود، و از لحاظ کیفیت و دوام از مشابه خارجی خیلی بهتر بود، اما چون قیمت بیشتری داشت، هیچ کدام از کارخانهدارها و صاحبان صنایع حاضر به خرید دستگاه اختراعی ما نشدند. ما نیز بهدلیل نداشتن حامی مالی تولید آن را کنار گذاشتیم و حتی یکی از همکاران ما بهدلیل شکست در این کار، از گروه ما جدا شد و باوجود استعداد خوبی که در زمینه فنی داشت، به کار آزاد مشغول شد.
رئیس کارخانه باوجود قولی که داده بود، فقط دوتا از دستگاههای ما را خرید
باوجود شکست مالی در اولین پروژه اختراعی، دو مبتکر جوان ما عزم خود را جزم کردند تا به کارشان ادامه دهند؛ به همین دلیل اولین شرکت دانشبنیان را با همکاری چند نفر از دوستان خود تاسیس کردند.
کامپور در توضیح این مطلب میگوید: سال۱۳۹۰ بود که بههمراه چند نفر دیگر از دوستان و فارغالتحصیلان دانشگاه موفق شدیم اولین شرکت دانشبنیان را برپایه اختراع و ابتکار وسایل و تجهیزات صنعتی و کشاورزی بهمنظور بهبود کیفیت تولید و کاهش هزینههای آن با نام شرکت (سانا تجهیز کیمیای سناباد) تاسیس کنیم.
از همان زمان باتوجهبه نیازهای صنعتی و کشاورزی جامعه، طراحی و ساخت چند دستگاه اختراعی و ابتکاری در حوزه صنایع غذایی و کشاورزی را انجام دادهایم که در نوع خود بینظیر بوده و حتی مشابه خارجی آن هنوز یا اختراع نشده یا اگر اختراع شده، کارایی دستگاه ما را ندارد.
یکی از آخرین اختراعات گروه ما که تقریبا به پایان رسیده است، دستگاه غذاده خودکار ماهی است. ساخت این دستگاه برای اولینبار در کشور انجام میشود و بهعلت خودکاربودن بر نمونههای خارجی برتری خاصی دارد.
این دستگاه بهصورت خودکار عمل غذادهی به ماهیان را طبق برنامهریزی و استفاده از الگوریتمهای غذادهی در تاریخ و زمان مشخص، با لحاظکردن مشخصه دما با دقت زیاد انجام میدهد و باعث افزایش راندمان تولید و کمشدن هزینههای جاری میشود.
این دستگاه با پخش یکنواخت غذا در مساحت قابلتنظیم باعث جلوگیری از پدیده همدیگرخواری ناشیاز توزیع نامناسب غذا میشود که بهبود رشد و تولید ماهیهای سنگینتر در مدت کمتر را به دنبال خواهد داشت.
همچنین از ماندن غذا در استخر و ایجاد بیماریهای بهداشتی جلوگیری میشود. در حال حاضر تعدادی از مسئولان مراجع مربوط مانند سازمان شیلات، جهاد کشاورزی، وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری از این دستگاه بازدید کرده و با انجام چند آزمایش در محیط طبیعی، عملکرد مناسب آن را تایید کرده و اعلام کردهاند باتوجهبه وسعت مراکز پرورش ماهی در استانهای غیرساحلی کشور، استفاده از این دستگاه باعث صرفهجویی میلیاردی در هزینهها خواهد شد.
در پایان این گفتگو این دو مبتکر جوان با گلایه از حمایتنکردن مسئولان میگویند: از زمان تاسیس این شرکت دانشبنیان طرحها و اختراعات زیادی برای رفع مشکلات حوزه صنعت و کشاورزی به ذهن ما رسیده، اما بهدلیل نبود حامی مالی تاکنون به مرحله اجرا نرسیده است.
از طرف دیگر برای گرفتن یک وام چندمیلیونی باید به هزارجا مراجعه کنی و چند ضامن بیاوری. تازه اگر موفق به گرفتن وام شوی، سود آن را هم باید بدهی. اگر مسئولان از مخترعان جوان حمایت کنند، کشور ما به یکی از کشورهای بزرگ صنعتی دنیا تبدیل خواهد شد.
* این گزارش شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ در شماره ۱۳۶ شهرآرا محله منطقه دو چاپ شده است.